طرح جلد کتاب ِ «تازه‌عروس‌ها و تازه‌دامادها!»
تازه‌عروس‌ها و تازه‌دامادها

تازه‌عروس‌ها و تازه‌دامادها: زنده‌گی ِ سکسی‌تان را به دست ِ بخت و شانس نسپارید

فهرست ِ محتوای ِ کتاب
این نوشته بخشی از کتاب ِ «تازه‌عروس‌ها و تازه‌دامادها» است. برای ِ دست‌رسی به فهرست ِ محتوای ِ کتاب و خواندن ِ بخش‌های ِ دیگر می‌توانید به این لینک بروید.

می‌خواهم پیش از هر چیزی بروم به سراغ ِ سکس چرا که سکس دقیقاً همان چیزی است که هیچ کسی در جشن ِ عروسی‌تان روبه‌روی‌تان نمی‌ایستد تا در باره‌ی ِ آن با شما حرف بزند. آن‌ها خصوصی هم شما را پس از جشن کنار نمی‌کشند تا پندی درباره‌ی ِ آن به شما بدهند. با این همه، حتّا اگر تجربه و کارکشته‌گی ِ سکسی ِ زیادی هم داشته باشید باز هم شاید نیازمند ِ این پند ِ ویژه باشید.

منظور ِ من از «بخت و شانس» خود-جوشی است، پس می‌توانستم این جور هم بگویم که: «برای ِ روان نگاه داشتن ِ زنده‌گی ِ سکسی‌تان پشت‌تان به خود-جوشی گرم نباشد».

خیلی از ما دچار ِ این باور شده ایم که به‌ترین حالت ِ سکس وقتی است که خود-جوش باشد، و پس از زناشوییدن هم باید خود-جوش باشد. ولی سکس در به‌ترین حالت‌اش هم بسیار کم پیش می‌آید که خود-جوش باشد. شاید گویی این جور باشد ولی نی‌ست. حتّا بختَکی‌ترین سکس هم این جور نی‌ست: شما غریبه‌ی ِ دل‌ربایی را در می‌کده‌ای می‌بینید، تصمیم می‌گیرید با هم به خانه بروید، و با هم سکس خواهید داشت. چنین چیزی اصلاً خود-جوش نبود. تازه‌گی داشت ولی خود-جوش نبود. پیش از این که از می‌کده بیرون بروید – و احتمالاً خیلی پیش از آن حتّا – دقیقاً می‌دانستید که می‌خواهید در پایان ِ عصر ِ آن روز به چه کاری بپردازید. شما از پیش چنین چیزی را می‌دیدید، داشتید برای‌اش برنامه می‌ریختید. حتّا شاید اصلاً به همین دلیل به می‌کده رفتید. سکس ِ آن شب‌تان با آن غریبه‌ی ِ شگفت‌انگیز شاید شورمندانه و وحشی بوده باشد – و شاید حتّا چیزهای ِ ناپیش‌بینانه‌ای در سکس با این هم‌دم ِ سراپا-تازه پیش آمده باشند – ولی خود-جوش نبوده است. پس چه چیزی خود-جوش است؟ مثلاً، اگر در راه ِ خانه یکی از شما ناگهان پیش‌نهاد می‌داد که در راه بی‌ایستید تا غذای ِ بیرون‌بر ِ چینی بخرید، چنین چیزی می‌توانست خود-جوش باشد – بدون ِ برنامه‌ریزی، ناپیش‌بینانه، و انجام‌یافته در لحظه.

حالا به قرار ِ عشقولانه بی‌اندیشید. (منظور ِ من قرار ِ عشقولانه در نقطه‌ای از رابطه است که شما و هم‌دم‌تان سطحی از تماس ِ سکسی را از پیش آغازیده اید.) وظیفه‌ی ِ قرار ِ عشقولانه چی‌ست؟ قرار در واقع برای ِ چی‌ست؟ آیا در واقع برای ِ رفتن به سینما، یا قدم زدن در موزه، یا بازی ِ تنیس، یا خوردن ِ غذا است؟ با هم خوش گذراندن و هم‌دیگر را به‌تر شناختن حتماً بخشی از کارکردهای ِ بااهمّیت ِ یک قرار هستند، ولی همه‌ی ِ این‌ها تا اندازه‌ی ِ زیادی زمینه‌ساز ِ داشتن ِ تماس ِ سکسی در پایان ِ قرار هستند. به بیان ِ دیگر، قرار یک جور «آیین ِ خواست‌گاری» است. بسیاری از گونه‌های ِ جان‌وری آیین ِ خواست‌گاری دارند – یعنی، زنجیره‌ای از رفتارها که نر و ماده به عنوان ِ پیش‌درآمدی بر تماس ِ سکسی با هم می‌کُنشند انجام می‌دهند تا آماده‌ی ِ آن کار شوند. اگر آن زنجیره در هر نقطه‌ای بریده شود، سکس در پایان رخ نخواهد داد. آیین ِ خواست‌گاری می‌تواند دربرگیرنده‌ی ِ گستره‌ای از کارها باشد، از حرکت‌های ِ قالب‌گونه درست پیش از هم‌قفلی – یا همان «رقص‌های ِ جفت‌گیری» – گرفته تا کنش‌مندی‌هایی که در سراسر ِ روزهای ِ پیش از تماس ِ سکسی رخ می‌دهند – مثلاً، ساخت ِ آشیانه در برخی از گونه‌های ِ پرنده‌ها. همه‌ی ِ سکس‌های ِ هم‌رأیانه رضایت‌مندانه میان ِ مردان و زنان نیز با یک جور آیین ِ خواست‌گاری، حتّا شده بسیار اندک، آغاز می‌شوند.

ویژه‌گی ِ تعریف‌گرانه‌ی ِ یک قرار همین است که زمان ِ بسیار زیادی از پیش برای ِ آن گذاشته شده است. به همین دلیل هم نام ِ آن را قرار گذاشته اند، چیزی که در مخ‌زنی ِ کافه‌ای و خیابانی نی‌ست. ولی، با این همه، هر دوی ِ این‌ها پارمایه‌ی ِ جزء ِ اساسی ِ همه‌ی ِ آیین‌های ِ خواست‌گاری ِ انسانی را دارند: توجّه. توجّه نیرومندترین شهوت‌افزا است. و وقتی که شما و کسی دیگر دارید کم‌کم خودتان را آماده‌ی ِ تماس ِ سکسی می‌سازید، دُز ِ بالایی از آن را به هم‌دیگر می‌دهید. به هم‌دیگر چشم و گوش می‌سپارید. حتّا شاید هم‌دیگر را لمس کنید – مثلاً، در آغوش کشیدن، دست دور ِ کمر ِ هم انداختن، یا فقط گرفتن ِ دست ِ هم‌دیگر – و توجّه ِ زیادی به آن نشان دهید. و این کار را تا ساعت‌ها انجام دهید! طبیعی است که آماده‌گی و خواست ِ بسیار بیش‌تری برای ِ داشتن ِ سکس در پایان ِ آن آیین ِ خواست‌گاری خواهید داشت، چیزی که ما آن را قرار می‌نامیم.

در مورد ِ سکس هیچ چیز ِ خود-جوشی نی‌ست که در پایان ِ قرار رخ دهد. این موضوع خودانگیخته و بی-آماده‌گی نی‌ست؛ شما از پیش برای ِ آن برنامه ریخته اید. شاید حتّا از چند روز پیش از آن قرار نتوانسته اید به چیزی جز آن سکس بی‌اندیشید، همان سکس‌ای که در پایان ِ آن قرار از پیش انتظار-اش را می‌کشیدید. (و کاملاً یقین دارید که هم‌دم‌تان هم از پیش انتظار ِ آن را می‌کشیده و برای ِ آن برنامه می‌ریخته است.) زمان ِ زیادی را برای ِ آن کنار گذاشته اید، شاید حتّا یک روز ِ تمام، تا آیین ِ خواست‌گاری جوری انجام شود که این یقین به دست آید که سکس در پایان ِ کار انجام خواهد شد. خود-جوش، ها؟؟

حالا به زناشویی بی‌اندیشید. از ماه‌عسل، بلندترین ِ قرار ِ زنده‌گی‌تان، برگشته اید، و به سراغ ِ کارهای ِ روزانه‌ی‌تان رفته اید. اگر پیش از این با هم نزیسته باشید، حواس‌تان به آن است، و دارید توجّه و انرژی ِ فراوانی می‌گذارید تا به هم‌زیستی و روش ِ زنده‌گی ِ مشترکی دست یابید. افزون بر این، شغل‌تان توجّه و انرژی و به ویژه زمان ِ زیادی از شما خواهد گرفت.

اگر مانند ِ بیشتر ِ مردم باشید، انتظارتان این است که زنده‌گی ِ سکسی‌تان خود-جوش پیش رود. شاید چند وقتی چنین پیش رود، ولی فقط چند وقتی. اگر مانند ِ بیش‌تر ِ زوج‌هایی که من می‌شناسم باشید، دیر یا زود خواهید فهمید که کم‌تر از انتظارتان در حسّ و حال ِ سکسی کنار ِ هم می‌خوابید، البتّه با این فرض که شما دو نفر هر شب در یک تخت با هم بخوابید. معمولاً هر دو خسته و گرسنه پس از یک روز ِ کاری ِ دراز و پر از فشار ِ روانی به خانه می‌آیید. تا شام بخورید و همه چیز را تمیز کنید، دیگر دیر شده است و خسته‌تر هم شده اید. از بین ِ گزینه‌های ِ گوناگونی که شاید حال ِ انجام ِ آن‌ها را داشته باشید، می‌توان تماشای ِ تلویزیون یا ورق زدن ِ یک کاتالوگ را نام برد. (سکس، مانند ِ ورزش، نیازمند ِ تلاش ِ فیزیکی و تمرکز ِ ذهنی است. شما آماده‌گی ِ انجام یک دست تنیس را هم نخواهید داشت.)

البتّه روزهایی هستند (و من آرزوی ِ شمار ِ زیادی از این روزها را برای ِ شما دارم) که هر دوی ِ شما کلّ ِ روز را با اندیشیدن به سکس گذرانده اید – در کل حواس‌تان تنها به سکس بوده و به فکر ِ حال و حولی هستید که شما و هم‌دم‌تان همین که به خانه برسید می‌توانید داشته باشید. آخ جان! خود-جوش بودن در این جا در خدمت ِ شما خواهد بود و اهمّیتی ندارد که دیر-وقت است و شما هر دو خسته اید. ولی حتّا اگر هر دوی ِ شما رانش ِ سکسی ِ تن‌درستی داشته باشید – یعنی، هر دو بخواهید هر چه زودتر روی ِ دیگری بپرید – فقط گاهی وقت‌ها هم‌گام خواهید بود. مثلاً، اگر هر یک از شما کم-و-بیش نیمی از وقت‌ها روز ِ سکسی‌اش باشد، پس هر دوی ِ شما تنها در یک روز از هر چهار روز هم‌گام خواهید بود. و اگر برای ِ هر یک از شما روزهای ِ سکسی میان‌گین از هر سه روز یک بار رخ دهد، از هر ۹ روز یک بار هم‌گام خواهید بود. در روزهای ِ دیگر، یکی از شما که چندان علاقه‌ای به این کار ندارد در واقع ورزش ِ خوبی انجام خواهد داد و خود را با دیگری می‌هم‌آهنگد – شاید هم نه.

(این عددها وابسته به پیش‌فرض ِ واقعاً-بحث‌پذیری هستند، این که سکس ِ درخواستی ِ شما و سکس ِ درخواستی ِ هم‌دم‌تان به گفته‌ی ِ آماردان‌ها روی‌دادهای ِ ناوابسته باشند – یعنی سکس ِ درخواستی ِ شما اثری روی ِ سکس ِ درخواستی ِ هم‌دم‌تان و وارون ِ آن نداشته باشد. روشن است که این‌ها روی‌دادهای ِ به‌کل ناوابسته نی‌ستند، ولی روی‌دادهای ِ به‌کل وابسته هم نی‌ستند. و شاید برخی از دوستان‌تان از پیش به شما گفته باشند که بی‌شک گویا خواست ِ آن‌ها و هم‌دم‌شان برای ِ سکس روی‌دادهای ِ ناوابسته هستند. در هر حال، اگر دو روی‌داد (سکس ِ درخواستی ِ شما در یک روز ِ فرضی و سکس ِ درخواستی ِ هم‌دم‌تان) از دید ِ آماری ناوابسته باشند، پس احتمال ِ این که آن دو روی‌داد در روز ِ یک‌سانی رخ دهند برابر با احتمال ِ درخواست ِ شما ضرب در احتمال ِ هم‌دم ِ شما است. بنابراین اگر هر کدام از شما میان‌گین هر یک روز در میان نیاز به سکس داشته باشد احتمال ِ آن می‌شود ۵۰ درصد یا ۰.۵، و ۰.۵ ضرب در ۰.۵ می‌شود ۰.۲۵ یا ۲۵ درصد – که به معنای ِ یک روز از هر چهار روز است. اگر احتمال ِ فردی ِ هر کدام از شما ۰.۳۳ باشد، پس احتمال ِ مشترک ِ شما می‌شود ۰.۱۱ که به معنای ِ هر ۹ روز یک بار است.)

ولی بسامد ِ تعداد ِ تکرار ِ سکس فقط بسته‌گی به چیره شدن ِ رانش ِ سکسی بر خسته‌گی و کوفته‌گی ندارد. بلکه به زنجیره‌ی ِ خواست‌گاری که پیش از این گفتم هم وابسته است. به یاد آورید که در آن روزهایی که حواس‌تان فقط به سکس بوده است در باره‌ی ِ آن فقط نی‌اندیشیده اید بلکه آن را پیش‌بینیده اید، و برنامه ریخته اید که می‌خواهید چه کارهایی انجام دهید تا در پایان ِ روز چنین چیزی رخ دهد. و در آن روزهای ِ خوش‌شانس که هر دوی ِ شما درباره‌ی ِ سکس می‌اندیشیدید، هر دو آن را می‌پیش‌بینیدید و برای ِ آن برنامه می‌ریختید – داشتید هم‌چون آهن‌گری بر آن حلقه‌های ِ آغازین در زنجیره‌ی ِ رفتارهای ِ خواست‌گاری می‌کوبیدید، همان طور که وقتی قرار می‌گذاشتید این کارها را انجام می‌دادید. پس حتّا همین حالا، پس از زناشویی هم، سکس‌ای که گویا خود-جوش است نیز برنامه‌ریزی شده است. فقط این برنامه‌ریزی به روشنی ِ زمانی نی‌ست که داشتید قرار می‌گذاشتید.

پند ِ اخلاقی ِ داستان روشن است: نسپردن ِ زنده‌گی ِ سکسی‌تان به دست ِ بخت و شانس یعنی افزایش ِ احتمال ِ این که روزهای ِ سکسی ِ شما و هم‌دم‌تان یکی از آب درآیند – که این یعنی نیّت‌مند بودن درباره‌ی ِ زنده‌گی ِ سکسی‌تان و برنامه‌مند بودن در باره‌ی ِ آن. ساده‌ترین راه برای ِ یقین داشتن از هم‌آیندی ِ یکی بودن ِ حال و هوای ِ شما دو نفر این است که از پیش به هم خبر دهید که در چنین حال و هوایی هستید. یک تماس ِ تلفنی در بعد از ظهر شاید کلّ ِ آن چیزی باشد که برای ِ راه انداختن ِ این حس نیاز است: هم‌دم‌تان می‌شنود که شما ام‌شب علاقه‌ی ِ ویژه‌ای به سکس دارید و، با احساس ِ خواستنی بودن، او هم کم‌کم علاقه‌مند می‌شود و کوبیدن ِ آن حلقه‌ی ِ پیش‌بینی و برنامه‌ریزی را می‌آغازد. شاید شما دو نفر تصمیم بگیرید که، مثلاً، آن روز عصر به جای ِ خوردن ِ شام در خانه برای ِ شام بیرون بروید.

راه ِ دیگر برای ِ یقین یافتن از این که شما و هم‌دم‌تان در زمان ِ یک‌سانی حسّ ِ سکسی خواهید داشت، قرار گذاشتن است. یعنی، هر هفته یک یا دو بازه‌ی ِ زمانی را کنار خواهید گذاشت تا با هم کاری را انجام دهید که به شما امکان می‌دهد تا به هم‌دیگر توجّه نشان دهید، البتّه با آگاهی از این که این کنش‌مندی پیش‌درآمدی بر سکس خواهد بود. این روش پیش از زناشویی جواب می‌داد. بنابراین حالا هم جواب خواهد داد، و هم‌چنان در آینده هم جواب خواهد داد. (و هنگامی که بچّه‌دار شوید، اگر برنامه‌مند نباشید و قرار ِ عشقولانه نگذارید می‌توانید بوسه‌ی ِ وداع را بر زنده‌گی ِ سکسی ِ خود بزنید. در ادامه بیش‌تر بر سر ِ آن حرف خواهیم زد.)

هستند افرادی – البتّه بسیار کم‌تر از دهه‌ها پیش – که در نیّت‌مند و برنامه‌مند بودن در باره‌ی ِ زنده‌گی ِ سکسی‌شان مشکل دارند چرا که پرورش‌های ِ دوران ِ آغازین ِ کودکی به آن‌ها آموخته اند که سکس تا اندازه‌ای بد یا آلوده است. بنابراین، آن‌ها سبک ِ سکسی‌ای را در خود پرورده اند که در آن باید کاملاً غرق ِ شور ِ سکسی شوند تا دیگر ناچار به این نی‌اندیشند که تصمیم ِ کنش‌گرانه‌ای برای ِ انجام ِ آن گرفته اند. اگر شما از این دست آدم‌ها هستید، پس تماس ِ تلفنی با هم‌دم‌تان برای ِ گفتن ِ این که در چنین حسّ و حالی هستید، اگر بتوانید به زور هم شده این کار را انجام دهید، نه تنها شانس ِ رسیدن به آن چه می‌خواهید را افزایش می‌دهد بلکه تجربه‌ی ِ سرخوشانه‌ای هم خواهد بود – نخستین گام برای آزادسازی ِ سکسی ِ خودتان. بنابراین اگر حسّ و حال ِ شوخ-و-شنگولی دارید، روی ِ آن زغال‌های ِ داغ گام بگذارید و آن تماس ِ تلفنی را بگیرید. زنده‌گی ِ سکسی‌تان بااهمّیت‌تر از آن است که به دست ِ بخت و شانس سپرده شود.

درباره‌ی نویسنده

فرهاد سپیدفکر

نمایش همه‌ی مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × سه =