تنها خوبی ِ جنگ همین است

– دختر-ام!
این!، ماشین است که انسان را می‌بَرَد از راه ِ زمین
این!، کشتی است که انسان را می‌برد از راه ِ دریا
این!، هواپیما است که انسان را می‌برد از راه ِ هوا
یاد گرفتی؟

– ولی دختر-ام
کاش هرگز جنگ نبینی
کاش یاد نگیری این‌ها را
جنگ که شد/شود
از زمین و دریا و هوا مرگ می‌بارید/می‌بارد
ماشین و کشتی و هواپیما
باریدند و بردند/می‌بارند و می‌برند
مادر ِ مرا/ مادر ِ تو را

– نترس دختر-ام!
جنگ همه چیز را از تو می‌گیرد
همه‌ی ِ ترس‌های‌ات را حتّا
دیگر از هیچ نخواهی ترسید
از کم شدن ِ نمره‌های‌ات
از عقب افتادن ِ کرایه‌خانه
از تب و بی‌ماری
از از دست دادن ِ کار
از رفتن ِ مردی که دوست اش داری
از مرگ حتّا
از زنده ماندن و رنج کشیدن
تنها خوبی ِ جنگ همین است
همین که دیگر از هیچ چیز نمی‌ترسی
هیچ چیز جز جنگ

سروده شده در چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۸۷ ساعت ۲۳:۵۰

درباره‌ی نویسنده

فرهاد سپیدفکر

نمایش همه‌ی مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − نه =