حالا در چه حال ای؟
حالا که دیگر گذشتهها گذشته اند
حالا که آیندهها هنوز نیآمده اند
حالا در چه حال ای؟
با من حرف بزن
از حال و روز ِ خود
از حال ِ تو تا حال ِ من
چند ساعت پیاده مگر راه است؟
که هر چه میرویم نمیرسیم هیچ وقت
به حال ِ همدیگر
با سرعت ِ باد اگر وزی
با خروش ِ رود اگر رانم
امیدی هست؟
که پیش از فرو ریختن ِ غارها بر سر ِ راهها
به هم رسیم و
خبردار شویم از حال ِ هم؟
من از تمام ِ راهها پرسیده ام نشانی ِ تو را
از همه بیراههها آمده ام به سوی ِ تو
حالا نشسته ام در چهارراه ِ زمان
بی هیچ خواهشی برای ِ یافتنات
تا این بار تو دریابی حال ِ مرا
سروده شده در جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۰۸