در برکهی ِ شانههایات
مرغابیهای ِ مهاجر نشسته اند و
من لاکپشت ِ کوچکی که از صخرهی ِ موهایات بالا میآیم
آرام آرام
تا پرواز را از نگاه ِ تو بیاموزم
پلکهایات را بگشا
تا بالهای ِ من پر برآورند از لاک ِ خویش
موجهای ِ نقرهای ما را میخوانند
کافی است پلکی زنی
تا همراه شویم با دستهی ِ مهاجران ِ دریا
سروده شده در پنجشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۹