من دارم میبینم که دارید چه کاری انجام میدهید. همین حالا سرراست پریدید روی ِ این فصل چون به گمانتان هک ِ رشد فقط یعنی کشاندن ِ بازدیدگرهای ِ تازه به سایتتان. شما هیچ اهمّیتی به زیرساختهایی که در بخشهای ِ ۱ تا ۴ گفته شده اند، نمیدهید. شاید حتّا اهمّیتی به دیگر بخشهای ِ پیش ِ رو در این کتاب هم نمیدهید. شما فقط ترافیک میخواهید.
ببینید، من میفهمم. یافتن ِ آدمهای ِ تازه برای ِ سایت بسیار اهمیت دارد، و نمیخواهم بگویم که ندارد. ولی، به خودتان لطف داشته باشید و تمرکزتان فقط روی ِ این جنبه از هک ِ رشد نباشد. اگر کلّ ِ چیزی که میخواهید همین باشد بازدیدگرهایی به دست میآورید، ولی بدون ِ داشتن ِ دیدی فراگیر از رشد، آنها را کنشمند نمیسازید یا نگه نمیدارید، و از دشوارترین راه یاد میگیرید که چرا ترافی فقط بخشی از معادلهای بسیار بزرگتر است. کلّ ِ این کتاب را بخوانید، و نه فقط این فصل را. این کار را به خاطر ِ بچّههایتان (یا جان ِ مادرتان) انجام دهید.
سه «ف» برای ِ به دست آوردن ِ بازدیدگرها
خب، میخواهید بازدیدگرهای ِ تازهای برای ِ سایتتان به دست آورید؟ سه راه برای ِ کشاندن ِ ترافیک وجود دارد، نه بیشتر نه کمتر. میتوانید آدمها را به داخل فرو بکشید، آدمها را به داخل فشار دهید، یا از خود ِ فرآورده بهره بگیرید تا مردم را به داخل بکشید. اینها سه «ف» برای ِ کشاندن ِ ترافیک هستند. چه فرقی در این روشها هست؟ چه خوب که پرسیدید.
فروکشش
نخستین راه برای ِ کشاندن ِ بازدیدگرها به سایتتان این است که آنها را به داخل فرو بکشید. به این شکل که دلیلی به دست ِ آنها میدهید تا به سوی ِ شما بیآیند. آنها را با وسوسه و تشویق به سوی ِ خود میکشید. این کتاب نمونهای است از همین روش ِ فروکشش. شما به سوی ِ ما کشیده شدید. نیازی نبود تا ما بیآییم و شما را در جای ِ بر-خطّی بییابیم، بلکه شما ما را یافتید.
فشار
همان جور که از ناماش بر میآید، این روش کمی بیرحمانهتر از روش ِ فروکشش است. به جای ِ کشاندن ِ افراد به سوی ِ خود، میروید آنها را مییابید و به سوی ِ سایتتان فشار میدهید. شاید کسی بخواهد ویدئویی در یوتیوب بتماشاید، ولی نه تا وقتی که پیش از آن تبلیغات ِ شما را ببیند. شاید بخواهد جستوجویی در گوگل انجام دهد، ولی نه تا وقتی که تبلیغات ِ متنی ِ شما را ببیند. بیرون میزنید و جایی را مییابید که آنها بر-خط هستند و آنها را به سوی ِ فرآوردهیتان فشار میدهید.
فرآورده
راه ِ سومی که ترافیک میتواند به سایتتان سرازیر شود از راه ِ خود ِ فرآورده است. اگر تا حالا دوستانتان را به شبکهی ِ اجتماعی ِ تازهای فراخوانده باشید، پس میدانید که فرآورده چهگونه میتواند برای ِ کشاندن ِ ترافیک ِ تازه به کار گرفته شود. هر کسی که از فرآوردهای بهره میگیرد میتواند آدمهای ِ بیشتری را برای ِ بهرهگیری از فرآورده بکشد و بیآورد.
شگردهای ِ فروکشش و فشار نمونههایی از هک ِ رشد هستند که وابسته به بازتعریف ِ کانالهای ِ پخش اند. اگر بدانید مردم چهگونه در دنیای ِ بر-خط جابهجا میشوند، آن وقت میتوانید به دقّت آنها را فروکشید یا به سوی ِ سایتتان هُل بدهید، ولی اگر ندانید مردم کجاها گرد میآیند و چه چیزی باعث ِ سفر ِ (دیجیتالی ِ) آنها به جاهای ِ دیگر میشود، آن گاه نمیتوانید به شکلی کارآ آنها را به سایتتان فروکشید یا بفشارید. «ف» ِ سوم – فرآورده – وابسته به بازتعریف ِ پخش نیست – مانند ِ فروکشش و فشار -، بلکه وابسته به بازتعریف ِ فرآورده است. همان جور که در فصل ِ اول گفتیم، حالا دیگر فرآوردهها میتوانند در کشاندن ِ مشتری به سوی ِ خودشان نقش بازیکنند که مفهوم ِ خیلی نوینی در تاریخ ِ جهان است.
فهمیدن ِ این موضوع اهمّیت دارد بدانیم همهی ِ این «ف»ها اگر از سوی ِ آدم ِ درستی اجرا بشوند در جای ِ درست به خوبی جواب میدهند. شاید وقتی داشتید فرق ِ آنها را میخواندید با خود گفته باشید که یکی از روشها بهتر از دیگری است، ولی به راستی همهی ِ آنها جایگاه ِ خودشان را نزد ِ هکر رشد دارند. خیلی از فرآوردهها آمیزهای از روشهای ِ فروکشش، فشار، و فرآورده را به کار میگیرند. هکرهای ِ رشد از همهی ِ زاویهها به رشد نزدیک میشوند، نه فقط گونهی ِ ویژهای از رشد با تعریفی محدود.
پایههای ِ راهبرد ِ فروکشش
چندین مورد هستند که در همهی ِ شگردهای ِ فروکشش یکسان اند:
- هزینهی ِ این شگردها معمولاً بر حسب ِ زمان یا کارکنان ِ لازم سنجیده میشود، ولی شما پرداخت ِ مستقیمی برای ِ کشاندن ِ بازدیدگرها ندارید.
- این شگردها پیرامون ِ دادن ِ چیزی ارزشمند شکل میگیرند تا مردم را برای ِ بازدید از سایتتان به سوی ِ خود کشند. اگر این ارزشبخشی را بازایستانید، فروکشیدن ِ آنها هم باز خواهد ایستاد.
وبلاگنویسی یا وبلاگنویسی ِ مهمان
یکی از راههای ِ آزموده و حقیقی ِ کشاندن ِ ترافیک به فرآوردهیتان وبلاگنویسی یا وبلاگنویسی ِ مهمان است. نوشتههای ِ وبلاگی به چند دلیل گزینهی ِ کاملی برای ِ فرستادن ِ ترافیک هستند:
- نوشتههای ِ وبلاگی پر از کلیدواژهها هستند، و به آسانی از سوی ِ گوگل نمایهگذاری میشوند، که برای ِ راهبرد ِ سئوی ِ کلّی هم سودمند است.
- نوشتههای ِ وبلاگی اثری آمیخته دارند. هر چه بیشتر بنویسید، شانس ِ بیشتری خواهید داشت تا مردم را در طول ِ زمان به سوی ِ فرآوردهیتان فروکشید.
- وبلاگها معمولاً بر پایهی ِ موضوعهای ِ رشتهکارانهی ِ تخصّصی ِ معیّنی هستند، بنابراین اگر وبلاگنویس ِ مهمان باشید میتوانید فقط با یک نوشته به بخش ِ بزرگی از بازارتان دست یابید.
- وبلاگها معمولاً از راه ِ خوانندهگان ِ آر.اس.اس پخش ِ گستردهای مییابند، بنابراین ساز-و-کار ِ درونساختی هست تا اندیشههایتان را به گوش ِ دیگران برسانید.
- نوشتههای ِ وبلاگی در آموزش ِ مردم عالی جواب میدهند، و مردمی که از فرآوردهیتان باخبر میشوند احتمال ِ بیشتری دارد که درون ِ قیفتان به جنبش درآیند.
- نوشتههای ِ وبلاگی میتوانند شما را در جایگاه ِ رهبر ِ فکری قرار دهند، و مردم بیشتر دوست دارند از فرآوردهای بهره گیرند که یک کارشناس آن را ساخته است، نه آدمی معمولی.
- دارندهگان ِ وبلاگها همیشه در جستوجوی ِ نوشتههای ِ مهمان ِ تازه هستند، به همین دلیل این موردها مانند ِ میوههایی همیشه-در-دسترس هستند.
هیچ سدّی بر سر ِ راه ِ وبلاگنویسی نیست. تنها تصمیمی که باید بگیرید این است که میخواهید وبلاگ ِ خودتان را بیآغازید یا در وبلاگ ِ دیگران به عنوان ِ مهمان بنویسید. دلیل ِ اصلی برای ِ وبلاگنویسی ِ مهمان این است که نیازی ندارید خوانندهای برای ِ خود بسازید. فقط باید نوشته را بسازید. بگذارید به شما بگویم که ساخت ِ نوشته بسیار آسانتر از گرد ِ هم آوردن ِ مردمی است که بخواهند آن نوشته را بخوانند. البتّه، مزیت ِ اصلی ِ آغاز ِ وبلاگ ِ خودتان این است که میتوانید کنترول ِ کاملی داشته باشید. اگر خوانندهگان ِ خودتان را بسازید دستتان روی ِ محتوا بازتر خواهد بود. میتوانید در آینده تصمیم بگیرید که در فرستادن ِ ترافیک از وبلاگ به سوی ِ فرآوردهیتان بیباکتر باشید، ولی اگر کس ِ دیگری دارندهی ِ همهی ِ محتوایتان باشد نمیتوانید این کار را انجام دهید. تا جایی که دلیلی راهبردی داشته باشید هیچ یک از این راهها اشتباه نیستند. به یاد داشته باشید که میتوانید هر دو را انجام دهید. شاید با وبلاگنویسی ِ مهمان بیآغازید و سپس به سراغ ِ وبلاگ ِ خودتان بروید.
هر مسیری را که میبرگزینید، نباید نوشتههای ِ وبلاگتان تبدیل به تبلیغ ِ گسترشیافتهای برای ِ فرآوردهیتان شوند. شما میخواهید مردم را به نرمی فروکشید، نه این که با التماس از آنها بخواهید سایتتان را ببینند. اگر بیش از اندازه خواستهیتان را آشکار سازید، آدمها را فراری خواهید داد. با کمی نوآفرینی، بدون ِ این که نوشتههایتان همانند ِ تبلیغات به نظر آیند، میتوانید به آسانی کلیکروهایی بییابید. همیشه نوشتهای تازه را با زندهگینامهی ِ کوتاهی بیآغازید که به فرآوردهیتان لینکشده است – کسی چنین چیزی را از شما دریغ نمیدارد. بکوشید یک بار هم درون ِ نوشته به فرآوردهیتان لینک دهید – البتّه، فقط هنگامی که به آن چه میگویید مرتبط باشد.
همچنین، نوشتههای ِ وبلاگیای که خوانده و همرسانی میشوند، نوشتههایی هستند که انگشت روی ِ چیزی عاطفی، بحث ِ روز، آموزشی، سرگرمیبخش، یا شگفتآور – میان ِ دیگران – میگذارند. نوشتههایی را به خاطر آورید که توانسته اند نگاه ِ شما را به سوی ِ خود بکشند، و سپس با مهندسی ِ وارون روی ِ آنها به نوشتهی ِ خودتان آگاه شوید.
بافِر، که با نرخی باورناپذیر رشد کرده است، از وبلاگنویسی ِ مهمان به عنوان ِ موتور ِ رشد بهره برد. بنیانگذار ِ آنها، لیو، حتّا نوشتهای وبلاگی در این باره نوشت که چهگونه از وبلاگنویسی ِ مهمان بهره برد:
http://leostartsup.com/2011/06/how-i-used-guest-blogging-for-my-startup
پادپخشیدن یا پادپخشیدن ِ مهمان
پادپخشیدن هم شگرد ِ فروکشش ِ عالی ِ دیگری است چرا که صدا ویژهگی ِ نفوذَندهی ِ ذاتی دارد. وقتی صدای ِ کسی را میشنوید پنجرهای رو به ذهن ِ او برای ِ شما باز میشود که تجربهای دیگرگون، و حتّا گاهی بهتر، از خواندن ِ اندیشههای ِ او است. پادپخشها هم مانند ِ وبلاگها، ساز-و-کارهای ِ پخش ِ درونساختی دارند – برنامههای ِ گوش دادن به پادپخش – ولی فرقهایی میان ِ وبلاگنویسی و پادپخشیدن از نظر ِ دریافت ِ ترافیک هست:
- پادپخشها به آسانی از سوی ِ موتورهای ِ جستوجو نمایه نمیشوند.
- کلیک روی ِ لینکی در نوشتهای وبلاگی آسان است ولی بازدید از سایتی که در پادپخشی به آن اشاره میشود دشوار است.
- پادپخشها شمار ِ کمتری دارند و معمولاً شنوندهگان ِ کمتری هم دارند.
خیلی احتمال ِ کمی دارد که پادپخشی بتواند کانالی پذیرفتنی برای ِ ترافیک باشد، مگر این که نوآورانه در بارهی ِ آن بیاندیشید. نکتههایی هست که با در نظر گرفتن ِ آنها میتوانید این موضوع را بهبود دهید:
- هر چه انجام میدهید بدهید ولی کاملاً رشتهکارانه تخصّصی. احتمالاً تجربهی ِ تولید یا بودجهی ِ لازم برای ِ رقابت با پادپخشهای ِ عمومی را ندارید. به جای ِ آن، زمینهای کاملاً رشتهکارانه تخصّصی را برگزینید و در آن زبردست شوید.
- هیچ پادپخشی را با این هدف نیآغازید که هر هفته یک نسخه انتشار دهید. به جای ِ آن، هدفتان را روی ِ ۱۰ نسخه در کل بگذارید و آن را بیشتر مانند ِ دورهای آموزشی در مورد ِ موضوعی معیّن بسازید، موضوعی که بازار ِ هدفتان دوست دارد در بارهی ِ آن یاد بگیرد. با یک جلد ِ آلبوم ِ زیبا و یک آشنایی ِ صوتی ِ خوب، مردم شما را در فهرست ِ پادپخشهای ِ گوناگون مییابند و کنجکاو میشوند. هرگز قول ِ نسخههای ِ بیشتر را ندهید و در همان نسخهی ِ نخست رک-و-راست به آنها بگویید که هدفتان چیست.
- به عنوان ِ مهمان در چند پادپخش شرکتکنید، سپس از آن نسخهها به عنوان ِ بخشی از پویش ِ ایمیلی ِ چکّهای بهره ببرید تا به فهرست ِ ایمیلتان از راه ِ صدا در بارهی ِ فرآوردهیتان آگاهی ِ بیشتری برسانید تا تبدیلها را بیافزایید. نکته: همین کار را میتوانید در بارهی ِ نوشتههای ِ وبلاگی هم انجام دهید.
البتّه، میشود مانند ِ مسیر ِ سنّتی به دنبال ِ ساخت ِ پادپخشی رفت که هر هفته نسخههای ِ تازهای را میانتشارد، ولی نکتهای هست که باید بدانید. پادپخشها برای ِ این که خوب از آب درآیند نیازمند ِ گذاشتن ِ زمان ِ زیادی هستند، و نسخههای ِ با کیفیت ِ پایین ترافیک ِ چندان بسنده و زیادی به دست نمیآورند. بنابراین، نوآفرین باشید و مانند ِ هکر ِ رشد بیاندیشید، نه مانند ِ پادپخشگر. از رسانهی ِ آنها بهره ببرید ولی، روشهایشان نه.
«توییک!» پادپخشی بود در بارهی ِ ادارهی ِ یک آژانس ِ وب که فقط ۹ نسخه تولید شد، ولی بیشتر مانند ِ کلاس ِ درس بود تا نمایش ِ رادیویی.
کتابهای ِ الکترونیک، راهنماها، و مقالههای ِ آموزشی
بخشی از ساخت ِ راهبرد ِ فروکشش ِ اثرگذار این است که آرایش ِ تیمی ِ یکتایی را به کار گیرید که آینهای باشد از شگردهایی که به کار میبرید. برخیها دوست دارند کارهای ِ کوچکی را در بازههای ِ زمانی ِ پی-در-پی انجام دهند – مانند ِ وبلاگنویسی، یا شاید پادپخشیدن. برخی دیگر بیشتر دوست دارند انرژی ِ زیادی در بازههای ِ زمانی ِ بزرگتری بگذارند و تولیدگر ِ چیزهایی باشند که اهمّیت و نامیرایی ِ بیشتری داشته باشند. این هم روش ِ درستی است و سندهای ِ نوشتاری ِ بزرگ چند برتری در گرفتن ِ ترافیک دارند:
- کتابهای ِ الکترونیک، راهنماها، و مقالههای ِ آموزشی در برابر ِ چیزهای ِ دیگر کشش ِ ویژهای دارند. نادیده گرفتن ِ نوشتهی ِ وبلاگی ِ تازهای میتواند تا اندازهای ساده باشد، ولی وقتی سند ِ نیرومند ِ تازهای در زمینهای کاملاً رشتهکارانه تخصّصی هست که آن زمینه برای ِ شما اهمّیت دارد، نادیده گرفتناش دشوار است.
- کتابهای ِ الکترونیک، راهنماها، و مقالههای ِ آموزشی ارزش ِ دریافتی ِ بالایی دارند و شما میتوانید در برابر ِ بارگذاری ِ دانلود ِ آنها نشانی ِ ایمیل بخواهید. این معامله منصفانه به نظر میرسد، و یاریبخش ِ شما در ساخت ِ فهرست ِ ایمیلیتان خواهد بود، فهرستی که سرانجام درون ِ قیف ِ شما قرار خواهد گرفت.
- کتابهای ِ الکترونیک، راهنماها، و مقالههای ِ آموزشی اگر اجرای ِ خوبی داشته باشند، خیلی خوب از راه ِ شبکههای ِ اجتماعی همرسانی میشوند.
- به عنوان ِ نویسنده – حتّا نویسندهای خود-انتشار – در جایگاه ِ رهبر ِ فکری خواهید نشست و آدمها دوست خواهند داشت از فرآوردهای که میسازید بهره ببرند.
- کتابهای ِ الکترونیک، راهنماها، و مقالههای ِ آموزشی میتوانند به ویژه در مورد ِ آموزش ِ مردم در بارهی ِ فرآوردهیتان نوشته شوند. بازدیدگران ِ آگاه احتمال ِ بیشتری برای ِ عضویت و کاربری خواهند داشت.
میلچیمپ راهنماهایی در http://mailchimp.com/resources دارد که به خاطر ِ دلیلهای ِ بالا به انتشار ِ آنها دست میزند.
دادهنگاریها
دادهنگاریها اینفوگرافیها میتوانند آدمها را به سوی ِ فرآوردهیتان بکشند چرا که همزمان کارشناس بودن و حسّ ِ زیباییشناسی را به نمایش میگذارند. تصویرسازیها ابزارهای ِ نیرومندی هستند و به آسانی از راه ِ شبکههای ِ اجتماعی همرسانی ِ گستردهای مییابند. آدام برکلر – از Visual.ly – در ساخت ِ دادهنگاری اینفوگرافی این پندها را دارد:
موضوع ِ خوبی را برگزینید
چیزی را برگزینید که هوشمندانه، شورانگیز، و ارزشمند باشد یا چیزی که به دلیلی برجسته باشد. فقط خستهکننده و بیربط نباشید.
دادههای ِ درست بییابید
خیلیها گاهی چنین میاندیشند که باید خودشان دادهها را بسازند، ولی معمولاً یک جستوجوی ِ ساده در گوگل دادههایی را بالا میآورد که پیش از آن ساختهشده اند.
دادهها را بیآنالیزید
به دادههایی که در دست دارید با ریزبینی ِ یک روزنامهنگار بنگرید. دادهها را جوری تغییر ندهید که سرانجام چیزی از آنها بیرون درآورید که خودتان نیاز دارید.
داستانی بسازید
فکرهایتان را روی ِ هم بگذارید تا ببینید این دادهها چه داستانی را باید بگویند. باید این عددها را تبدیل به داستان ِ پیوستهای گردانید، نه این که فقط آنها را به عنوان ِ گردآیهای از دادهها نشان بدهید.
طرحی مفهومی برای ِ آن داشته باشید
حالا باید راهی بییابید تا داستانتان را به شکل ِ تصویری بگویید.
طرح را بتراشید و بپیرایید
آخرین ریزهکاریها را هم انجام دهید و حواستان باشد همه چیز در بالاترین کیفیتی باشد که برای ِ جلب ِ توجّه ِ مردم نیاز است.
دادهنگاری را بپَخشید
میتوانید آن را از راه ِ خوانندهگانتان – فهرست ِ ایمیلی، شبکههای ِ اجتماعی، و… – بپخشید یا از سرویسهایی مانند ِ Visual.ly بهره بگیرید که بازارچهای برای ِ جستوجوی ِ دادهنگاریهای است.
اِوِرلِین چند دادهنگاری ِ بحثبرانگیز ساخت که آتشی را در فضای ِ بر-خط شعلهور ساخت. دادهنگاری ِ آنها ارزشافزودههای ِ همهگیری را نشان میداد که فروشگاهها در ازای ِ پیراهنها میگرفتند. از آن جا که اورلین پیراهنهایی با کیفیت ِهمانند ولی با قیمتهای ِ پایینتر را میفروشد، به آسانی میشود فهمید که این دادهنگاری چهگونه جنس ِ درستی از بازدیدگرها را به سوی ِ آنها میکشد.
وباندیشیها
جهان ِ برونخط هماندیشی دارد، ولی جهان ِ بر-خط وباندیشی دارد. اینها به چند دلیل کانالهای ِ بسیار موفّقی در آوردن ِ بازدیدگران ِ تازه هستند:
- وباندیشیها وبینارها معمولاً زنده هستند، بنابراین آدمها ناچار اند آنها را در برنامهی ِ خود قرار دهند، و به عنوان ِ رویداد به آن بنگرند. ویدئوی ِ یوتیوب را میشود هر زمانی تماشایید ولی مردم در وباندیشی باید «شرکت»کنند. هنگامی که چیزی در تقویم ِ آنها باشد معمولاً آن را جدّی میگیرند، و اطّلاعات ِ گفتهشده در هنگام ِ وباندیشی وبینار را هم جدّی میگیرند.
- وباندیشیها وبینارها معمولاً ظرفیت ِ محدودی دارند، و این کمیابی ِ مصنوعی در آدمها این حس را میسازد که محتوای ِ آن انحصاری و بااهمّیت است. اگر شما در ذهن ِ کسی بااهمّیت به نظر آیید، احتمالاً آنها در قیفتان خیلی کارآتر پایین میروند.
- در وباندیشیها وبینارها میتوان تراکنش داشت، و اگر کسی با شما تراکنش داشته باشد با شما و فرآوردهیتان ارتباط میگیرد که به کنشمندی ِ او در فرآوردهیتان میانجامد.
- وباندیشیها وبینارها به آدمها آموزش میدهند، و هر چه ارزش ِ آموزشی ِ بیشتری بسازید بازدیدگران ِ بیشتری از راههای ِ گوناگون آن کار را میجبرانند.
- وباندیشیها وبینارها میتوانند با تبلیغ ِ ویژهای برای ِ فرآوردهیتان به پایان برسند و این کار میتواند ترافیکی را به سوی ِ فرآوردهیتان بکشاند.
- وباندیشیها وبینارها میتوانند با همکاری ِ شرکتی دیگر انجام شوند تا شاید بتوانید برای ِ نخستین بار از آگاهی و یادگیری ِ شنوندهگان ِ آنها از فرآوردهیتان بهره ببرید.
شرکت ِ آنبانس میزبان ِ چیزی با نام ِ «آنوباندیشیها» است. نمونهی ِ زیر یکی از آنها است که با همکاری ِ جوانا ویب انجام دادند تا از رشتهکاری تخصّص و شنوندهگان آن بهرهمند شوند.
سخنرانی در همآیش
همآیشها شاید راهی کاملاً غیر ِ هکر ِ رشدی برای ِ کشاندن ِ ترافیک به نظر بیآیند، ولی دلیل ِ آن فقط این است که در بارهی ِ آن خیلی نوآفرینانه نمیاندیشید. سخنرانی در همآیش میتواند تا اندازهای بازدیدگران ِ بیشتری به سوی ِ فرآوردهیتان فرو بکشد، البتّه نه چندان زیاد. همچنین کارهای ِ لازم برای ِ آمادهسازی هم خیلی زیاد اند. ولی، سخنرانی در همآیش چند برآمد ِ نتیجهی ِ جنبی دارد که میتواند در فروکشیدن ِ کارآتر ِ بازدیدگران به کار آید.
نمابرگ
اگر در همآیشی سخنرانی دارید، احتمالاً نمابرگی اسلایدی هم دارید. این نمابرگ میتواند روی ِ Slideshare.com قرار بگیرد. حالا شما چیز ِ دومی هم دارید که میتواند به آسانی همرسانی شود و در آیندهای نزدیک آدمها را به سوی ِ فرآوردهیتان بیآورد. Slideshare.com خود گونهای از شبکههای ِ اجتماعی است و سرمایهگذاری روی ِ آن برای ِ شما سودمند خواهد بود.
ویدئو/صدا
خیلی از همآیشها سخنرانی ِ شما را میضبطند و شما میتوانید آن را روی ِ وبلاگ ِ شرکتتان قرار دهید، روی ِ یوتیوب قرار دهید، در امضاهای ِ ایمیلی قرار دهید، یا در پویش ِ ایمیلی ِ چکّهای به کار گیرید.
افزون بر این برآمدهای ِ جنبی، چیزهای ِ دیگری هم هست که میتوانید در نظر بگیرید:
بازتوییتهای ِ بیدرنگ
زمانی در همآیشی سخنراندم و حرفهایام را با این گفته به پایان بردم که اگر حاضران ِ آن جا آخرین توییت ِ مرا بازتوییتند برای ِ یکی از فرآوردههایام به آنها تخفیف خواهم داد. ظرف ِ چند ثانیه توفانی در شبکههای ِ اجتماعی بر پا شد.
باوراندن
چرا استیو جابز سخنرانیهایی را انجام میداد؟ چون سخنرانیها نیرومند اند. اگر از موهبت ِ سخنرانی برخوردار باشید و بتوانید به شنونده فرمان دهید، آن گاه لحظههایی پیش میآیند که ترافیکی را به سوی ِ فرآوردهیتان میکشانند. به یاد داشته باشید هکرهای ِ رشد هم راستمغز و هم چپمغز هستند. گاهی بازگشت ِ سرمایه فازی است ولی این جور نیست که اصلاً چیزی نباشد.
رَند فیشکین، مدیرعامل ِ مُز، بیشتر از ۶۰ اسلایدشِیر دارد و در کل صدها هزار بار دیده شده اند که بازدیدگران ِ تازهی ِ بیشماری برای فرآوردهاش در Moz.com آورده است.
سئو
همهی ِ شگردهایی که تا این جا گفتیم از زاویهی ِ دیدِ سئو عالی هستند. همین جور که دارید محتواهایی از دستههای ِ گوناگون – وبلاگها، پادپخشها، کتابهای ِ الکترونیک، مقالههای ِ آموزشی، راهنماها، دادهنگاریها، وباندیشیها، نمابرگها، سخنرانیهای ِ ویدئویی/صوتی – میسازید، موتورهای ِ جستوجو کمکم میفهمند که شما در موضوع ِ برگزیدهیتان صاحبنظر اید، سپس، برای ِ کلیدواژههای ِ معیّنی رتبهی ِ بالایی خواهید گرفت. ولی، در واقع دو راهبرد ِ سئو وجود دارد. من نام ِ آنها را محتوا و کد میگذارم.
محتوا
با داشتن ِ روحیهی ِ تولید ِ محتوا، حتّا اگر چیزی در بارهی ِ چهگونهگی ِ کار ِ سئو ندانید، به سمت ِ آن بهینه خواهید شد. فقط همچنان تولیدگر باشید تا از سئو به سود ِ خودتان بهره ببرید، حتّا اگر ندانید که الگوریتم چیست.
کد
چیزهایی هم هستند که میتوانید در سطح ِ کد انجام دهید و راهبرد ِ سئوی ِ پایداری بسازید. آیا لینکهای ِ شما با کلیدواژهها برای ِ سئو بهینهشده اند؟ آیا برچسبهای ِ H1 به درستی برچسبگذاری شده اند؟ آیا از برچسبهای ِ schema.org برای ِ گونههای ِ ویژهای از محتوا بهره میبرید؟ آیا نقشهی ِ سایت ِ به-روزی دارید؟
اگر بتوانید هم از محتوا و هم از کد به سود ِ خودتان بهره ببرید، بهترین حالت پیش میآید. البتّه، حتّا اگر نتوانید هر دو را انجام دهید، دستکم باید یکی از آن دو را انجام دهید. موتورهای ِ جستوجو هنوز نیز راه ِ اصلیای هستند که در گشت-و-گذار در اینترنت ما را پیش میبرند و نادیده گرفتن ِ این حقیقت ِ ساده عاقلانه نیست. سئو اهمّیت دارد، و برای ِ خیلی از کسبوکارها اصلیترین راهی است که ترافیکشان را در بالای ِ قیفشان به دست میآورند.
فرآغاز ِ استارتاپ ِ یودِمی، فقط به دلیل ِ سئو، در حال ِ تجربهی ِ تولید ِ رونوشتهایی از دورههای ِ آموزشیاش است. از آن جا که دورههایشان معمولاً هزینه دارند پس سئو باید برایشان اهمّیت داشته باشد که پذیرفته اند بخشی از محتوا را در قالب ِ متن به رایگان روی ِ سایت بگذارند.
شبکههای ِ اجتماعی
یکی از راهها برای ِ کشاندن ِ ترافیک به بالای ِ قیفتان شبکههای ِ اجتماعی – توییتر، فیسبوک، تامبلر، و… – هستند. در واقع، راههای ِ هرزنامهای اسپم در این زمینه زیاد است که پیش از هر چیزی باید بگویم که این کارها را انجام ندهید:
- اگر نمیخواهید به راستی با آدمها ارتباط داشته باشید، فقط برای ِ کشاندن ِ توجّه ِ آنها در شبکههای ِ اجتماعی به خودتان آنها دنبال فالو یا نادنبال آنفالو نکنید.
- به هیچ شکلی دنبالکننده نخرید. آنها بازار ِ هدف ِ شما نیستند. آنها نمیتوانند پیام ِ شما را رساتر سازند. این کارها هدر دادن ِ پول است.
- آدمها را آزار ندهید. خودتان را جای ِ آنها بگذارید و از خودتان بپرسید که به راستی دوست داشتید چه چیزهایی بگیرید.
اینها نکتههایی هستند که با کمک ِ آنها میتوانید ترافیک را از شبکههای ِ اجتماعی به سوی ِ بالای ِ قیفتان بیکشانید:
- با کسانی ارتباط بگیرید که احتمال دارد به راستی از فرآوردهیتان بهره بگیرند. آمارنگاری ِ بازار ِ هدفتان را بشناسید.
- در هر فرصتی ارزش بیآفرینید. به پرسشها پاسخ دهید. پند و مشاوره دهید. یک جوری به کمک ِ آنها بروید. فقط گیرنده نباشید، بلکه بخشنده هم باشید.
- کانونی شوید برای ِ محتوای ِ جالب، چه خودتان تولیدگر ِ آن باشید و چه دیگران. اگر به عنوان ِ گردآورندهای عالی از محتواها شناختهشده شوید، آدمها تنها به دلیل ِ پیشینهی ِ خوبتان به نوشتهها و توییتهای ِ شما توجّه نشان خواهند داد – حتّا اگر خودتان تولیدگر ِ آنها نبوده باشید.
- شبکههای ِ اجتماعی دُوی ِ ماراتن هستند، نه دُوی ِ سرعت. شبکههای ِ اجتماعی معمولاً بیدرنگ ترافیک ِ بالایی را به شما نمیدهند. در واقع، شما باید اندازهی ِ واقعی ِ شمار ِ دنبالکنندهگان و پسندها لایکها را بسیار کمتر در نظر بگیرید. حتّا اگر کسی با ۱۰۰ هزار دنبالکننده ما را بازتوییتد احتمالاً ترافیک ِ تازهی ِ زیادی به شما نمیدهد مگر این که آمارنگاریتان کاملاً همرستا باشد – البتّه، من باز هم شک دارم.
- شبکههای ِ اجتماعی بیش از هر چیزی در زمینهی ِ پشتیبانی ِ مشتری کارکرد ِ خوبی دارند. جالب این است که این مورد میتواند ابزاری برای ِ ترافیک ِ تازه باشد. وقتی آدمها پشتیبانی ِ مشتری ِ عالی ِ شما را میبینند که در برابر ِ چشم ِ همه رخ میدهد، آن گاه بیشتر احتمال دارد که تصمیم به آزمودن ِ فرآوردهیتان بگیرند.
- از شبکههای ِ اجتماعی برای ِ پررنگتر ساختن ِ همهی ِ محتواهایی که در شگردهای ِ ۱ تا ۸ ساختید، بهره ببرید. شبکههای ِ اجتماعی در ترکیب با شگردهای ِ دیگر کارکرد ِ خوبی دارند.
- مانند ِ هر چیز ِ دیگری، نوآفرینی میتواند راههای ِ تازهای را به روی ِ شما بگشاید. اِسکیتِلز زمانی همهی ِ صفحهی ِ نخست ِ خود را تبدیل به خوراک فید ِ توییتری برای ِ جستوجوی ِ واژهی ِ اسکیتلز کرد. همان روز بارها از اسکیتلز در توییرت نام برده شد توجّه ِ همه در اینترنت به کار ِ تیزهوشانهی ِ آنها رفت.
این صفحهی ِ اصلی ِ اسکیتلز است که هر بار واژهی ِ اسکیتلز نام برده میشود، آن را نشان میدهد. این کار بسیار شجاعانه و نوآفرینانه است.
مسابقهها
مسابقهها راهی عالی برای ِ راندن ِ ترافیک ِ تازه به سوی ِ فرآوردهیتان هستند. خیلیها نمیدانند که مسابقهها چه اندازه خوب جواب میدهند. تا حالا نام ِ اَپسامو را شنیدید؟ دوست دارید بدانید آنها چهگونه فهرستی ایمیل از ۷۰۰ هزار ایمیل را ساختند؟ آنها کار را با مسابقهها آغازیدند. تا حالا نام ِ ایر.بی.ان.بی را شنیدید؟ دوست دارید بدانید آنها چهگونه ترافیک ِ تازهای به سوی ِ فرآوردهیشان کشاندند؟ آنها مسابقهای راه انداختند. مسابقهها هم برای ِ شرکتهای ِ کوچک و هم برای ِ شرکتهای ِ بزرگ خوب هستند، بنابراین چند نکته را میگوییم تا هنگام ِ برگزاری ِ مسابقه در نظر داشته باشید:
- جایزههایی بدهید که برای ِ بازار ِ هدفتان معنادار باشد. جایزهی ِ هر مسابقهای نباید آیپد ِ رایگان باشد. به آنها چیزی بدهید که نشاندهندهی ِ خود ِ شما است. مثلاً، اگر شما ایر.بی.ان.بی باشید جای ِ رایگان بدهید – چیزی که آنها واقعاً میدهند. این موضوع به این دلیل اهمّیت دارد که اگر نشانی ِ ایمیل ِ آنها را در میانهی ِ این فرآیند ِ رایگان بگیرید، روشن است که نمیخواهید فهرست ِ بیهودهای داشته باشید که نمایندهی ِ آمارنگاری ِ شما نیست. اگر فقط آیپد بدهید، فهرست ِ ناشایندهای غیر ِ واجد ِ شرایطی را به شما خواهد داد که دشوار بتوانید آنها را در قیف ِ خود به حرکت درآورید.
- فقط جنس و خدمت به عنوان ِ جایزه ندهید، بلکه تجربههایی را هم میتوانید جایزه بدهید. به گمانتان کدام یک بیشتر در یاد ِ کسی میماند؟ آیپد؟ یا سفر به یک جای ِ عالی برای ِ دیدن گروهی که به آن علاقهمند است؟ اینها شاید هزینهی ِ یکسانی داشته باشند ولی اثرشان خیلی با هم فرق دارد. مثلاً، اگر برای ِ تاکسی اینترنتی ِ اوبر میکارکنید، سواری با یکی از آدمهای ِ سرشناس در یکی از تاکسیهای ِ اوبر جایزهی ِ خوبی است. این چیزها تجربههای ِ خوبی میسازند.
- جایزههایی برای ِ دستکم جایگاه ِ نخست، دوم، و سوم داشته باشید. مردم دوست دارند شانسی برای ِ پیروزی داشته باشند، و اگر فقط جایزهی ِ بزرگی برای ِ نفر ِ نخست داشته باشید شاید اصلاً وارد ِاین بازی نشوند.
- شانس ِ بیشتری برای ِ پیروزی در مسابقه به کسانی بدهید که آنها هم در عوض چیزی به شما میدهند. مثلاً، برای ِ نشانی ِ ایمیل یک امتیاز میگیرند. اگر نشانی ِ ایمیل ِ دوست ِ خودشان را هم بدهند، دو امتیاز ِدیگر هم میگیرند. برای ِ بازتوییت میتوانند سه امتیاز ِ دیگر هم بگیرند. به یاری ِ آنها بشتابید تا هر چه بیشتر فهرستتان را رشد دهند و به تبلیغ ِ فرآوردهیتان بپردازند و در عوض شانس ِ پیروزیشان افزوده شود.
- مسابقه را در بازهی ِزمانی به نسبت بلندی انجام دهید تا مقداری کشش برای ِ مسابقه ساخته شود، مثلاً، یک ماه. اگر این بازه کمتر از آن باشد شاید ورودیهای ِ بسندهای نگیرید تا بازگشت ِ سرمایهی ِ خوبی به دست آید.
- هنگام ِ خبررسانی برای ِ برندهها روی ِ این خبر رزمایش بدهید و از این مناسبت به عنوان ِ رویداد ِ دیگری برای ِ تولید ِ سر-و-صدای ِ بر-خط و ترافیک ِ اضافی بهره ببرید.
اپسامو هنوز هم تا همین امروز مسابقههایی میبرگزارد. آنها چیزی یافته اند که به خوبی جواب میدهد، پس چرا باید جلوی ِ آن را بگیرند؟ این را هم در نظر داشته باشید که جایزههایشان چه اندازه تجربهمحور اند.
بازارچههای ِ برنامه
یکی از کانالهای ِ کشاندن ِ بازدیدگران ِ تازه که در چند سال ِ گذشته پدید آمده است، بازارچهها هستند. فروشگاه برنامهی ِ اپل یک بازارچه است. فروشگاه ِ گوگلپِلِی هم بازارچه است. یا مثلاً کافه بازار و سیبچه در ایران هم یک جور بازارچه هستند. در واقع، دو گونه بازارچهی ِ برنامه هست که با هم فرقهایی هم دارند: بازارچههای ِ برنامهی ِ ک.به.م و بازارچههای ِ برنامهی ِ ک.به.ک.
بازارچههای ِ برنامهی ِ ک.به.م
اگر شرکتتان برنامهای برای ِ مصرفگر ساخته باشد، پس احتمالاً در یکی از فروشگاههای ِ برنامهای ک.به.م B2C مانند ِ فروشگاه ِ برنامهی ِ اپل خواهید بود. اگر میخواهید کاربران ِ تازهای را از این راه به دست آورید، این چند نکته را در نظر داشته باشید:
- بازبینیها اهمّیت ِ بالایی دارند. هر کاری نیاز است انجام دهید تا در گام ِ نخست بازبینیهای ِ بدی نگیرید. اگر کسی بازبینی ِ بدی داد بکوشید بازبینی ِ خود-اش را تغییر دهد.
- صفحهتصویرها دریچهای رو به برنامهیتان هستند که به آنها شکل ِ کاملتری میدهند. اگر نتوانید نظر ِ آدمها را به این تصویرها بکشید، بیشک نمیتوانید آنها را فرو بکشید.
- در بارهی ِ نام ِ برنامهیتان خوب بیاندیشید. آیا جستوجو و یافتن ِ آن آسان است؟
- نمیتوانید برای ِ ترافیک ِ تازه تنها به بازارچهها وابسته باشید. حالا دیگر برنامههای ِ زیادی آن جا هستند و شما سوزنی در انبار ِ کاه اید. باید از شگردهای ِ دیگر ِ این کتاب هم بهره ببرید.
بازارچههای ِ برنامهی ِ ک.به.ک
اگر برنامهیتان میتواند در کسبوکارها به کار گرفته شود، پس میتوانید این گونهی ِ تازه از بازارچهها را هم در نظر بگیرید. شرکتهایی مانند ِ سِیلزفورس یا مِیلچیمپ حالا دیگر بازارچههای ِ خودشان را برای ِ برنامههایی راه انداخته اند که، البتّه برنامههایی که با فرآوردهی ِ آنها یکپارچه میشوند. چند نکته در بارهی ِ بازارچههای ِ برنامهی ِ ک.به.ک:
- این بازارچهها خیلی شلوغ نیستند. بنابراین، آسانتر میتوان به چشم آمد.
- بازارچههای ِ ک.به.ک به تبلیغ ِ فرآوردهیتان در وبلاگ و خبرنامههای ِ ایمیلیشان یا به روشهای ِ دیگر میپردازند. فقط باید از آنها بخواهید، همین.
- گاهی بازارچههای ِ ک.به.ک حتّا به شما پول میدهند تا یک جور یکپارچهسازی با فرآوردهی ِ آنها بسازید. شاپیفای به تازهگی سرمایهای داشت که برای ِ این هدف ِ ویژه به کار گرفت.
- مانند ِ بازارچههای ِ مصرفگر، بازبینیها و صفحهتصویرها اهمّیت دارند، پس از این نظر چیزی کم نگذارید.
- میتوانید در توضیحتان برچسب ِ «به زودی» هم در این بازارچهها بزنید که فرآوردههای ِ در حال ِ عرضهای را بِفِهرستید که با آنها نیز یکپارچه خواهید شد. این راه راهی عالی برای ِ پیدا شدن ِ آسان در موتور ِ جستوجوی ِ ک.به.ک است چرا که نام ِ شماری از فرآوردههای ِ فهرستیده در توضیحتان به عنوان ِ کلیدواژه میآید – این یکی از شگردهایی بود که ویشِری از آن بهره برد و به راستی هم خریداری میشدند.
اَپاِکسچِینج بازارچهی ِ برنامهی ِ ک.به.ک ِ سِیلزفورس است.
سایتهای ِ تخفیف ِ روزانه
بعد از پدیدار شدن و رشد ِ تند ِ گروپان – و مرگ ِ آرام – چندین سایت ِ تخفیف ِ دیگر هم ساخته شدند. در ایران هم سایتهایی مانند ِ تخفیفان و نتبرگ و کلّی سایت ِ دیگر ساخته شدند. در خیلی از زمینههای ِ رشتهکارانه تخصّصی سایت ِ تخفیفی هست که از سویی فهرست ِ ایمیل ِ بالایی دارد و از سوی ِ دیگر هم دوست دارد به تبلیغ ِ فرآوردهیتان بپردازد. روش ِ کار در این شرکتها معمولاً سرراست است. شما تخفیفی به بینندهگان ِ آنها میدهید و آنها هم به جایاش کانال ِ پخش ِ خود را در دست ِ شما میگذارند. این راه روش ِ تند-و-تیزی برای ِ گرفتن ِ ترافیک است. از آن جا که راهاندازی ِ چنین رابطهای آسان است، ارزش دارد آن را بیآزمایید. این سایتهای ِ تخفیف مزیت ِ حاشیهای ِ دیگری هم دارند که اصلاً انتظار نمیرود، و آن مزیت شمار ِ آدمهایی است که اگرچه از همان سایت ِ تخفیف میآیند، ولی فرآوردهیتان را به قیمت ِ کامل و بدون ِتخفیف میخرند؛ اینترنت جای ِ شگفتآوری است و چنین موردهایی بیش از آن چه بپندارید رخ خواهد داد.
مایتیدییلز سایت ِ تخفیف ِ رشتهکارانهای تخصّصیای است که طرّاحها خدمت میدهد. ارزشاش را دارد که ببینید آیا میتوانید سایت ِ تخفیفی در زمینهی ِ رشتهکارانهی ِ تخصّصی ِ خودتان بییابید یا نه.
کاداک [کاربران ِ افراد ِ دیگر را اهرم کنید]
اگرچه این مورد در واقع در خیلی از شگردهای ِ بالا گفتهشده است، این جا میخواهم روشنتر در بارهی ِ کاداک حرف بزنم. ساخت ِ کاربر و بیننده به راستی کار ِ دشواری است. بنابراین، اگر بتوانید راهی بییابید تا کاربر و بینندهی ِ دیگران را اهرم کنید، به یک میانبر ِ ترافیکی دست یافته اید. وبلاگنویسی ِ مهمان یک جور کاداک است. پادپخشیدن ِ مهمان یک جور کاداک است. حتّا بازارچهها یک جور کاداک هستند. راههای ِ دیگری هم هستند که میتوانید از کاداک بهره ببرید:
- جایزهی ِ رایگانی برای ِ وبلاگ ِ معیّنی بگذارید که آمارنگاری ِ خوانندهگاناش با کاربران ِ شما یکسان باشد.
- با رهبران ِ گروههایی در Meetup.com تماس بگیرید که به مدیریت ِ باهمستانهایی اجتماعهایی سرگرم اند که عضوهای ِ آنها میتوانند از فرآوردهیتان بهره برند. از آنها بپرسید که آیا آمادهگی دارند در بارهی ِ شما به گروه ِ خود خبر دهند یا نه.
- حسابهای ِ رایگانی به صاحبنظران ِ حاضر در صنعت ِ خودتان پیشنهاد دهید و اگر آنها تجربهای عالی داشته باشند، بیشک به گوش ِ خوانندهگان ِ خود خواهند رساند.
- راههای ِ کاداک ِ بسیار زیادی هستند که حتّا نمیشود همهی ِ آنها را این جا نام برد. اگر کمی نوآور باشید همیشه فرصتهای ِ تازهای برای ِ کاداک خواهید داشت.
خلاصه
- تمرکزتان فقط روی ِ ترافیک نباشد. ترافیک اهمّیت دارد ولی همه چیز نیست.
- ۳ راه برای ِ کشاندن ِ ترافیک به سوی ِ سایتتان هست:
- فروکشش: شما آنها را میکشید تا به سوی ِ شما بیآیند.
- فشار: شما آنها را میوادارید تا به سوی ِ شما بیآیند.
- فرآورده: شما از خود ِ فرآوردهیتان بهره میبرید تا به سوی ِ شما بیآیند.
- ۱۲ شگرد ِ فروکشش هست که آنها را پوشش دادیم:
- وبلاگنویسی یا وبلاگنویسی ِمهمان
- پادپخشیدن یا پادپخشیدن ِ مهمان
- کتابهای ِ الکترونیک، راهنماها، و مقالههای ِ آموزشی
- دادهنگاریها
- وباندیشیها
- همآیشها
- سئو
- شبکههای ِ اجتماعی
- مسابقهها
- بازارچهها
- سایتهای ِ تخفیف
- کاداک